از این سرباز شهید وصیت نامه ای برجای مانده است که متن کامل آن را پیش رو دارید.
روحمان با یادش شاد
بسم الله الرّحمن الرّحیم
درود بر خمینی بت شكن
پدر و مادر عزیزم! از اینكه حس میكردم در مكانی راحت قرار بگیرم و در سنگر نباشم غمگین بودم. [آیا]من میتوانستم به خود بقبولانم كه برادران خودم در مرزها شهید شوند و من هر روز شاهد این باشم كه فلان كس شهید شدند؟ پدر و مادر داغ دارم! چگونه میتوانستم مشاهده كنم كه هر روز عدّهای از بهترین جوانان ما كشته میشوند و من به كارهای روزمرّه مشغول باشم؟ میدانم كه از دست دادن من شاید سنگین باشد ولی [آیا] غم از دست دادن حسین(ع) بر فاطمه زهرا(س) سنگین نبود؟ مگر آنها نبودند كه كشته شدند تا دین اسلام پابرجا شود؟ من هم به نوبهی خود از آقا و سرورم حسین(ع) درس مبارزه و جهاد و درس شهادت را یاد گرفتم. من آموختم كه زندگی مادّی نكبت بار است و نباید منتظر باشیم كه مرگ ما را فرا گیرد، بلكه باید سراغ مرگ برویم. مگر انسان یك دفعه بیشتر میمیرد؟ پس چه بهتر كه آن یك دفعه هم در راه خدا باشد.
پدر و مادر عزیزم! از شما خواهش میكنم كه برایم گریه نكنید و بگذارید مردم به شما تبریك بگویند.
وصیّت به همسرم:
همسرم! امیدوارم كه در طول زندگی[اگر] در مواردی تندی كردم مرا ببخشی.
همسرم! خداوند از تو راضی باشد، من از تو راضی هستم.
همسرم! زندگی یك كلاس درس بیش نیست كه انسان باید دیر یا زود امتحان بدهد و اگر من به جبهه برای حقّ و اسلام عازم شدم شاید موقع امتحانم فرا رسیده باشد. از تو خواهش میكنم برایم گریه نكنی بلكه خوشحال باشی زیرا تو همسر یك شهید یا داوطلبِ یك لبّیك گوی حسین زمانه هستی.
وصی و ناظرم پدر و مادرم هستند.
والسّلام